یک دهن برایم میخوانی ؟

صدایت بوی عشق میدهد

یک دهن برایم میخوانی ؟

صدایت بوی عشق میدهد

از بلاگفا فرار کردم ، نوشتن ُ اونجا شروع کردم
اما گاهی واقعاً هیچ راهی نیست ....
+
ساکت نباشید و نظراتتون ُبگین

خونه ی اولم : hessminevisad.blogfa.com

پیوندهای روزانه
پیوندها

داشتم فکر میکردم اگه سر زآیمآن از این دنیآ رفتم ، برای همسری چی وصیت کنم ، یآ نه ، مثلا‍ً وقتی پسرم پنج سآله شده ، یه روز دکتر بهم میگه که دو ماه دیگه فرصت داری ... از مطب میآم بیرون ...هنوز هیچی نشده دلم  برآی پسرم و باباش تنگ میشه .

میآم خونه ، پسرم ُکه رفته کلآس هم میآرم خونه ، کیک پرتقآلی درست میکنم و با پسرم منتظر اومدن بابا میشیم 

آقای همسر ، شرمنده ی لبخندهآی مهربونت میشم که نمیتونم بیشتر از این پیشت باشم ، امشب ُ میخندیم و بازی میکنیم و وقتی پسرمون خوابید ، با لبخند ِتلخ میشینم کنآرت ، آروم میگم که متآسفم ...

نمیدونم چه وآکنشی نشون میدی ، ولی برآی حسین هم که شده بآید محکم باشی .‌‌

دوماه بعد :

روی تخت بیمآرستان نمیمیرم ، توی خونه ی خودم ، کنار تو و پسرم ...حسین ُمیبوسم و برآی آخرین بار بغلش میکنم ، گریه میکنه و نفسم میگیره . میگم « پسرم ، من هستم پیشت فقط تو من ُنمیبینی ، من همیییشه هستم کنآرت اگه تو گریه کنی بابا هم غصه میخوره بعد منم غصه میخورم ، مآ همیشه بآهمیم عزیزدلم » میره بیرون ، من و تو تنها میشیم . اشک نریز مرد ِمن ، تو محکمی ، نمیخوآم باعث اشک ریختنت بشم  ، باعث غصه هات بشم ، اشک نریز ...من کنآر شمآهآم ؛ مراقب خودت باش و مراقب حسین هم باش ، مثل خودت بزرگش کن ، اگه خوآستی ....اگه خوآستی میتونی ازدواج کنی فقط ...توروخدا از من قشنگتر نبآشه ... صورتت ُ میآری نزدیکتر تا برای آخرین بار ببوسمت ؟ وای که این لحظه ی آخر چقدر سخته ...

و تمآم .... 

__________________

خانوم ِ امیدوار

نظرات  (۲)

خانم امیدور و این چیزا؟...!!
پاسخ:
مگ آدمای امیدوآر نمیمیرن ؟
وب خوبى دارید
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنید ..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">