پسرم
زمانی که دختری دلش را به تو گره زد ، مسئول میشوی ! مهم نیست در چه شرایطی هستی یا چقدر کار داری ، وظیفه ی تو خیلی سنگین میشود وقتی دختری امیدش را به تو بسته .
عشقت را همینجا نشان بده مامان ، وقتی غرق در کارت میشوی حواست را پرت نکن از او ، چرا که همه ی آدمها زمان بیکاری و آسودگی وقت زیادی برای هم دارند اما هنر عاشق در همین لحظات دشوار است
پسرم ، دل همسرت را انقدر گرم کن که اگر یه روز با عصبانیت سرش داد زدی و دلش را شکستی ، گرمی که قبلاً به او دادی او را باز به زندگی گرم کند .
پسرم ، من را دوست داشته باش اما نه طوری که سوهان روح او بشوی ، طوری رفتار کن که هیچ وقت به ذهن عاشق او حتی این فکر که من را ، مادرت را ، حرفهایم را ، به او ترجیح دادی خطور هم نکند ، طوری رفتار کن که مرا دوست داشته باشد .
پسرم ، مرد بودن ، شوهر بودن خیلی سخت ست چون زنی کنارت قرار دارد که تک تک کلمات و حرکات و برخوردهای امروزت ، فردا در چشمانش ، در زبانش جلوه گر میشود ، فردا معترض میشوی که همسرم فقط به بچه ها اهمیت میدهد ، خیلی مراقب باش
همسرت را با محبتت سیراب کن ، تا چشمان خندانش دل تو را شاد کند و انگیزه و امیدش به تو نشاط بدهد .
خلاصه پسرم ، همه ی اتفاقات دنیا تمام میشوند ، روزها به پایان میرسد ، شب ها صبح میشود ، موهایت سفید میشود ، صورت همسرت پر از چین میشود و ضامن بقای زندگی شما ، فقط محبت و عشق این روزهای توست که اگر همین الان دلش را به خودت و فرداهای کنارت گرم کنی تا ابد ، تا آخر عمر زندگی با کسی نصیبت میشود که مثل جوانیَش شور دارد و عشق دارد و خانه را گرم میکند